سعید زاهدیان
حق پخش تلویزیونی دوباره از دیروز سر زبانها افتاد؛ پس از جلسه بینتیجه مسوولان فدراسیون فوتبال و صدا و سیما، دوباره همان زمزمههای گذشته در خصوص راه ندادن دوربین تلویزیون به ورزشگاهها در رسانهها مطرح شد.
لیگ ایران به شدت با مشکلات مالی دست به گریبان است و تنها دو راه برای درآمد پیش رو دارد؛ حق پخش تلویزیونی و تبلیغات محیطی ورزشگاهها! اگرچه تبلیغ روی پیراهن و راههای درآمدزایی دیگری هم برای برخی باشگاهها – بخصوص پر هواداران – وجود دارد، اما عمده درآمد باشگاهها باید از همان دو محل اصلی باشد که یکی بلاتکلیف است و دیگری هم هنوز قرارداد سفت و محکمی برایش وجود ندارد.
اما بحث ما امروز حق پخش تلویزیونی است که از سال 80 با حرفهای شدن باشگاهها، به شدت فوتبال ایران را سردرگم کرده است. باشگاهها براساس این درآمد، هر سال هزینههای سنگینی را میپردازند اما سرانجام صدا و سیما با کلی ماجرا به مبلغی که فدراسیون و باشگاهها میخواهند راضی نمیشود و آنچه را که خودش میخواهد بر فوتبال تحمیل میکند و باشگاهها ناچار به پذیرش این فضای انحصاری هستند.
فوتبال ایران سالهاست که با چالش حق پخش دست و پنجه نرم میکند و هیچگاه نتوانسته راهحل مناسبی برای این مشکل پیدا کند. تا زمانی که موضوع حق پخش برای باشگاهها به شکلی که در فوتبال حرفهای دنیا مرسوم است، حل نشود، فوتبال ایران نمیتواند بیش از این گامهای موثری بردارد و باید همچنان در این بدهیهای سرسامآور غوطه ور باشد.
این روزها بحث بدهی باشگاه های ایرانی به یکی از معضلات اصلی ورزش تبدیل شده و اگرچه باشگاهها با تلاش و تقلا سعی در کاهش بدهیها و فرار از محرومیتهای بینالمللی دارند، اما تا زمانی که مشکلات پیش روی فوتبال از ریشه حل نشود و باشگاههای ما در مسیر حرفهای قرار نگیرند، هر سال شاهد همین بحث و جدلها خواهیم بود و با آغاز لیگ مسوولان ورزش و فوتبال باید مدام در راهروهای صدا و سیما در تردد باشند تا بخشی از حق واقعی فوتبال را احیا کنند و به حیات روزمره خود ادامه دهند.
اگرچه مدلهایی که در سالهای اخیر حق پخش به باشگاهها رسیده، بیشتر حکم مسکن را داشته و درد باشگاهها را درمان نکرده و امسال هم با خبرهایی که از جلسات حق پخش بیرون میآید، به نظر نمیرسد که آن اتفاق بزرگ که همه فوتبالیها انتظارش را میکشند، رخ دهد و با این رویه، خیلی از اتفاقات در حد رویا باقی خواهد ماند؛ نمونه عینی و بارز آن قهرمانی در آسیا که باشگاههای ایرانی سالهاست با رویای آن فصلها را آغاز میکنند اما در میدان رقابت با باشگاههای حرفهای آسیا بازنده هستند و حتی به فینال میرسند اما از پس غولهای ژاپنی و کرهای که با سرمایهگذاری و درآمدهای هنگفت پا به عرصه فوتبال گذاشتهاند برنمیآیند.
فوتبال در ظاهر حرفهای شده ایران با این وضعیت شاید به این زودی حریف باشگاههای بزرگ آسیا نشود و قهرمانی در آسیا که باید یک خواسته در دسترس و معمولی باشد، به یک رویای محال تبدیل شده است.