به سایت خبری ورزش خوزستان خوش آمدید

      
پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ April 2024 25
کد خبر: ۸۲۷
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۳ - ۲۰:۵۶
تعداد نظرات: ۱۰ نظر

مهدی دغاغله: در بازار دست فروشی می‌کردم

وارث پیراهن شماره 8 علی کریمی خیلی بدشانس بود که در همان ابتدای ورودش به پرسپولیس با یک مصدومیت طولانی مدت مواجه شد.

مهدی دغاغله حالا با پشت سر گذاشتن دوری 4 ماهه از میادین فوتبال، به هواداران پرسپولیس وعده می دهد که در نیم فصل دوم منتظر مهدی دغاغله جدیدی باشند. مهاجم خوزستانی  پرسپولیس در آخرین روز تعطیلات میان فصل و قبل از بازگشت به تهران، مهمان خوزستان اسپورت بود و به سئوالات زیادی پاسخ داد.

دغاغله از روزهای سخت نوجوانی، دست فروشی در بازار، دیدگاه منفی مردم نسبت به فوتبال، پیشنهاد دریافت کارت معافیت، مشکلات زندگی در تهران، دلایل سقوط استقلال اهواز به لیگ یک و مظلومیت بازیکنان مستعد خوزستانی صحبت کرد.

متن کامل مصاحبه تفصیلی مهدی دغاغله با خوزستان اسپورت را می خوانید.

تعطیلات خوش گذشت؟
خدا را شکر خوب بود. بعد از چند ماه آمدم اهواز و یک هفته کنار خانواده بودم. الان هم عازم تهران هستم تا برای تمرینات آماده شوم.

نیم فصل اول در پرسپولیس چگونه سپری شد؟
برای من که خیلی سخت بود. بدبیاری هایی آوردم که طی هشت سال حضورم در لیگ برتر تجربه نکرده بودم. مصدومیت سختی داشتم و به همین دلیل فشار روحی زیادی را متحمل شدم اما خوشبختانه همه مشکلات تمام شدند و اکنون می خواهم به تهران بروم تا دغاغله جدیدی باشم.

آیا این اولین مصدومیت طولانی بود که در فوتبال دچار آن شدی؟
بله. تا حالا سابقه نداشت که چند هفته دور از مسابقات باشم اما این مصدومیت سبب شد که 4 ماه نتوانم برای تیمم بازی کنم.

و خصوصاً نتوانستی یک دقیقه هم در زمان مربی ای بازی کنی که تو را به پرسپولیس آورد؟
درست است. من با نظر علی دایی به پرسپولیس رفتم. آقای دایی به من اعتقاد زیادی داشت و واقعاً شرمنده ایشان شدم که نتوانستم یک بازی هم برایش انجام دهم اما اکنون تلاش می کنم تا غیبت 4 ماهه را جبران کنم و برای تیمم مثمرثمر باشم.

آیا رفتن دایی و آمدن درخشان تأثیری روی موقعیت شما در پرسپولیس گذاشته است؟ ساده تر بپرسم آیا درخشان هم به بازی شما اعتقاد دارد؟
در این چند هفته ای که آماده بازی شده بودم، آقای درخشان از من استفاده می کرد و من هم سعی داشتم هر چیزی که ایشان از من می خواهد در زمین انجام دهم.

تهران با حاشیه هایی که دارد، خیلی از بازیکنان جوان شهرستانی را نابود کرده است. تا چه حد توانسته ای از این حاشیه ها دوری کنی؟
من چه در شمال و چه در جنوب ایران زندگی راحتی داشتم. تهران با اهواز و انزلی تفاوت زیادی دارد. اگر بازیکن جوان نتواند خودش را کنترل کند، خیلی زود محو می شود. من سعی کرده ام تا جایی که می توانم از خودم محافظت کنم. یک برنامه روزانه تهیه کرده ام که طبق آن کارهایم را انجام بدهم و اوقات بیکاری زیادی نداشته باشم. منظورم این نیست که از منزل بیرون نمی روم. اتفاقاً هر وقت در منزل احساس خستگی کنم، سوار ماشین می شوم تا ساعتی را در خیابان بگذرانم ولی در مجموع تا جایی که می توانم از حاشیه دوری می کنم.

برای نیم فصل دوم هم در پرسپولیس خواهی ماند؟
بله، من با پرسپولیس قرارداد دارم و در این تیم راحت هستم. به هر حال پرسپولیس تیم بزرگی است و خیلی ها آرزو دارند در این تیم حضور داشته باشند.

و آیا فکر می کنی بتوانی جا پای بازیکنان بزرگی بگذاری که قبلاً پیراهن شماره 8 پرسپولیس را به تن داشته اند؟
امیدوارم که بتوانم چنین کاری را انجام دهم. ناصر محمدخانی، مرتضی کرمانی مقدم، مجتبی محرمی، مهدی هاشمی نسب، علی انصاریان و علی کریمی بازیکنان بزرگی بودند که شماره 8 پرسپولیس را می پوشیدند. من هم امیدوارم که بتوانم با این پیراهن خوش بدرخشم و دل هواداران پرسپولیس را شاد کنم.

مهدی دغاغله: فوتبالیست ها دزد نیستند/در بازار دست فروشی می کردم/به من هم پیشنهاد کارت معافیت دادند/ اسکوچیچ به من می گفت پادشاه/حسرت سقوط استقلال اهواز را می خورم

آیا موافقی درباره گذشته صحبت کنیم و از زندگی شخصی ات برای ما بگویی؟
من ابایی ندارم که درباره گذشته و مشکلاتی که تحمل کرده ام صحبت کنم، چون اعتقاد دارم که انسان نباید از گذشته اش فرار کند.

پس خلاصه ای از مسیر زندگی ات را تشریح کن. مثلاً از سال 80 شروع کن. از زندگی در روستای دغاغله.
من در یک خانواده کم بضاعت بزرگ شدم. خانه ما در روستای دغاغله قرار داشت. من و برادر دوقلویم عاشق فوتبال بودیم و دوست داشتیم برای حضور در مدارس فوتبال به ورزشگاه تختی اهواز برویم. در سن نوجوانی کار می کردیم تا هزینه های خودمان را تأمین کنیم. من نان هایی که مادرم در تنور منزل روستایی برایم می پخت را به خیابان نادری اهواز می بردم و به مردم می فروختم تا پولی به دست بیاورم. یا مادربزرگم می رفت بازار برایم چند کیلو پلاستیک دسته دار می خرید تا به بازار بروم و پلاستیک دسته دار بفروشم.

و اولین حضورتان در ورزشگاه و تیم های رسمی چگونه اتفاق افتاد؟
یادم می آید که یک سال من و برادرم هادی پول هایمان را جمع کردیم و رفتیم ورزشگاه تختی اهواز در مدرسه فوتبال ثبت نام کردیم. در خاتمه مراحل تمرینی وقتی خواستند یک تیم از آن مدرسه فوتبال را برای شرکت در مسابقات مدارس فوتبال اهواز انتخاب کنند، من و برادرم را خط زدند. از فرط ناراحتی چند ساعت جلوی ورزشگاه نشسته بودیم و گریه می کردیم. بچه هایی احساساتی بودیم و آن خط خوردن روی روحیه ما خیلی تأثیر گذاشت. بعد از آن تا یک سال فوتبال بازی نمی کردیم و به فوتسال قناعت کردیم تا اینکه یک روز رفتیم تست فنی نوجوانان استقلال اهواز و انتخاب شدیم. بعد از آن هم تا زمان اعزام به خدمت سربازی در استقلال اهواز ماندیم.

در تمام آن سال هایی که در تیم های پایه ای استقلال اهواز توپ می زدید، از روستای دغاغله برای تمرین به ورزشگاه تختی اهواز می آمدید؟
بله. این کار همیشگی ما بود. سوار مینی بوس روستا می شدیم که به فلکه ساعت اهواز می آمد. چند سال این مسیر طولانی را با وجود مشکلات مالی طی می کردیم تا به هدف و آرزوهایمان در فوتبال برسیم.

و بازی در پرسپولیس یا استقلال سقف آرزوهای شما بود؟
خب هر بازیکنی در هر سطحی که بازی می کند، دوست دارد یک سطح بالاتر هم برود. من در حین بازی برای پرسپولیس تلاش می کنم تا بدنم آماده شود و نیم فصل دوم طوری بازی کنم که بعد از جام ملت های آسیا جزو ملی پوشان باشم.

مهدی دغاغله: فوتبالیست ها دزد نیستند/در بازار دست فروشی می کردم/به من هم پیشنهاد کارت معافیت دادند/ اسکوچیچ به من می گفت پادشاه/حسرت سقوط استقلال اهواز را می خورم

می خواستیم سئوال درباره بازیکنان سرباز را در بخش پایانی مصاحبه مطرح کنیم ولی ظاهراً شخصی که با شما تماس گرفت و او را «سینا» خطاب کردید «سینا عشوری» بود؟

بله؛ سینا عشوری بود که به او گفتم بعد از خاتمه این گفت و گو حتماً با او تماس می گیرم.

نظرت درباره پرونده بازیکنان سرباز چیست؟
به نظر من این بچه ها تقصیری ندارند. درست است که بازیکنان جوان هم اشتباه کردند ولی درباره این پرونده خیلی جار و جنجال و بزرگ نمایی شد و همه تقصیرات گردن بازیکنان افتاد در حالی که مقصرین واقعی افرادی بودند که این کارت ها را برای بازیکنان درست کردند.

ولی این بازیکنان هم پیشنهاد آن افراد را قبول کردند.
بله، قبول کردند و این طبیعی بود. بازیکن وقتی می بیند می تواند با کمتر از 50 میلیون تومان صاحب کارت معافیت شود و به خدمت نرود، قبول می کند. در این مملکت هر جوانی پول کافی داشته باشد و  به او پیشنهاد شود که در قبال پرداخت مبلغی کارت معافیت بگیرد، قبول می کند. به همین دلیل می گویم که آن افرادی که آمدند به فوتبالیست های جوان پیشنهاد دادند مقصرین اصلی هستند.

آیا به شما و برادر دوقلویت چنین پیشنهادی نشد؟ این را می پرسم چون شما و هادی دغاغله همزمان به خدمت سربازی رفتید، در حالی که اعتقاد داری به هر بازیکنی پیشنهاد دریافت کارت معافیت شود آن را می پذیرد.
به من هم چنین پیشنهادی در سال 89 شد ولی من قبول نکردم و برای خدمت سربازی به تیم ملوان انزلی رفتم.

چرا قبول نکردی؟ شما که اعتقاد دیگری داشتی؟
خیلی صریح جواب می دهم. چون استقلال اهواز در آن سال به لیگ یک سقوط کرد و من دوست نداشتم در لیگ یک بازی کنم. وقتی تیم ملوان به من پیشنهاد داد که به آن تیم بروم و دوره سربازی را برای ملوان در لیگ برتر بازی کنم، سریعاً ترک تحصیل کردم تا مشمول شوم و نیازی به دریافت رضایت نامه از باشگاه استقلال اهواز نداشته باشم.

یعنی اگر ملوان انزلی به شما پیشنهاد نمی داد، ممکن بود شما هم با پرداخت مبلغی کارت معافیت دریافت کنید؟
امکان داشت همین کار را بکنم. برخی از بچه های استقلال اهواز که آن سال کارت معافیت گرفتند، اگر از تیم های نظامی لیگ برتری پیشنهاد داشتند به آن تیم ها می رفتند.

مهدی دغاغله: فوتبالیست ها دزد نیستند/در بازار دست فروشی می کردم/به من هم پیشنهاد کارت معافیت دادند/ اسکوچیچ به من می گفت پادشاه/حسرت سقوط استقلال اهواز را می خورم

الان با محروم شدن این بازیکنان فکر می کنی که فساد و تخلف در فوتبال ایران ریشه کن شود؟
خیر. مگر می شود با محروم کردن چند بازیکن فساد را ریشه کن کرد؟! محروم کردن این بازیکنان هیچ سودی برای فوتبال ندارد. در واقع فوتبال با محروم شدن بازیکنان جوان ضرر می کند. این همه پول خرج شده تا بازیکنان به این سطح از فوتبال برسند اما با محروم کردن آنان در واقع پول بیت المال را دور ریخته اند. یک نکته دیگر هم هست. هر کدام از این بازیکنان سرپرستی چند خانواده را به عهده دارد و با محروم کردن آنان به خانواده های بدبخت ضربه وارد می شود.

ولی اکنون فضای جامعه به گونه ای است که مردم فکر می کنند تعدادی مجرم میلیاردر، توسط مسئولین تنبیه شده اند، نه به قول شما تعدادی جوان ورزشکار و بی گناه؟
حرفتان را قبول دارم. متأسفانه الان در جامعه به فوتبالیست ها به چشم «دزد» نگاه می کنند! طوری به مردم تلقین کرده اند که انگار ما حق مردم را چپاول کرده ایم. به خدا قسم در بین همه فوتبالیست های حرفه ایران شاید 15 نفر وجود داشته باشند که در خانواده های پولدار و مرفه به دنیا آمده باشند. اکثریت قریب به اتفاق فوتبالیست ها در خانواده های فقیر و کم بضاعت متولد شده اند و طعم فقر و بدبختی را چشیده اند. حالا هم که خدا خواسته و درآمد خوبی نصیب آنان شده، هر کدام چند خانواده مستضعف را تحت تکفل دارد.

یعنی به اعتقاد شما، محروم کردن بازیکنان فوتبال، ضربه زدن به خانواده های کم بضاعت است؟
بله، واقعیت جز این نیست. همه این بچه ها از خانواده های فقیر به اینجا رسیده اند. شما مگر ندیدید که حسین ماهینی گفت نان آور چند خانواده بوده و حالا فقط نگران خانواده هایی است که او واسطه ای برای تأمین مخارج آنان بود؟ خیلی از این بچه ها هم بازیکنان معمولی در لیگ های پایین هستند و قراردادهایشان فقط چند میلیون تومان است اما به اشتباه برای مردم جا افتاده که تمام فوتبالیست ها میلیاردر محسوب می شوند.

آیا غیر از سینا عشوری، با سایر بازیکنان سرباز تماس داری؟
بله، با چند نفر از آن ها تماس تلفنی داشته ام. متأسفانه روحیه همه آن ها خراب بوده و دچار مشکلات زیادی شده اند. همین دیروز آرش افشین به من می گفت که از این وضعیت خسته شده و دارد به خداحافظی از فوتبال فکر می کند تا دیگر بیشتر از این عذاب روحی را متحمل نشود. واقعاً چرا باید جوان 26 ساله ای مثل آرش افشین بقدری از نظر روحی اذیت شود که به خداحافظی از فوتبال فکر کند. این ها بازیکنانی هستند که از بیت المال خرج آن ها شده تا به اینجا برسند و حالا باید از نابودی آن ها جلوگیری کرد.

اگر موافقی از مبحث سربازی که طولانی شد خارج شویم. شما اعتقاد داری خیلی از این بازیکنان پول زیادی در فوتبال نگرفته اند. شما به عنوان بازیکنی که از سال 86 وارد لیگ برتر شدی در این سال ها چه میزان درآمد داشتی؟
ببینید من از سال 80 به اتفاق هادی، برادر دوقلویم، از نوجوانان استقلال اهواز وارد بازی های باشگاهی شدیم. در شش سال حضور در تیم های پایه ای استقلال اهواز هیچ پولی دریافت نکردیم چون استقلال اهواز به بازیکنان تیم های پایه پول نمی دهد. سال 86 اولین قرارداد حرفه ای را بستم که مبلغ آن 3 میلیون تومان برای یک سال بازی بود اما در نهایت یک میلیون و 400 هزار تومان از استقلال اهواز گرفتم. سال 87 جمعاً 20 میلیون دریافتی داشتم و در سال 88 نیز بین 20 تا 25 میلیون تومان از استقلال اهواز پول گرفتم. راحت بگویم طی نزدیک به 10 سال از سال 80 تا سال 89 حدود 50 میلیون تومان از استقلال اهواز دریافتی داشتم که در نهایت مجبور شدم مبلغ 60 میلیون تومان به استقلال اهواز پس بدهم.

چرا باید این پول را می دادی؟
من سال 89 رفتم خدمت سربازی و تا سال 91 در ملوان انزلی بودم. سال 91 که خدمتم تمام شد، استقلال اهواز هنوز در دسته یک بود و من نمی خواستم در لیگ یک بازی کنم. با صنعت نفت آبادان به توافق رسیدم و برای دریافت رضایت نامه از استقلال اهواز مجبور به پرداخت 60 میلیون تومان شدم، در حالی که طی 10 سال حضور در استقلال اهواز 60 میلیون تومان نگرفته بودم.

حتماً در صنعت نفت این پول جبران شد. ضمن اینکه از قرارداد مالی ات در ملوان هم حرفی نزدی؟
من دو سال به عنوان سرباز در ملوان توپ می زدم و جمعاً حدود 20 میلیون تومان به عنوان حقوق ماهیانه از ملوان دریافت کردم. قراردادی هم که با نفت آبادان بستم، ابتدا 60 میلیون آن را بابت رضایت نامه به استقلال اهواز دادم و سپس وقتی می خواستم از صنعت نفت به ملوان بروم، باشگاه نفت 200 میلیون تومان بابت صدور رضایت نامه از من گرفت. من 130 میلیون از آن ها طلب داشتم و 70 میلیون هم پرداخت کردم تا با این 200 میلیون رضایت نامه بگیرم و سال 92 به ملوان برگردم. واقعاً یک سئوال از مسئولان فوتبال دارم. چرا اول فصل رقم قراردادهای بازیکنان را در سایت رسمی سازمان لیگ درج می کنند ولی در پایان فصل میزان دریافتی بازیکنان از همان قراردادها را اعلام نمی کنند؟ اگر این شفاف سازی صورت بگیرد و مردم بفهمند که باشگاه ها از پرداخت مبالغ درج شده در قراردادها خودداری می کنند، جو منفی ایجاد شده علیه فوتبالیست ها کمی بهتر می شود.

مهدی دغاغله: فوتبالیست ها دزد نیستند/در بازار دست فروشی می کردم/به من هم پیشنهاد کارت معافیت دادند/ اسکوچیچ به من می گفت پادشاه/حسرت سقوط استقلال اهواز را می خورم

از بازگشت به انزلی صحبت کن. تابستان 92 که دوباره به ملوان رفتی، تولد دوباره ای در فوتبال داشتی.
بله، خدا راشکر سال گذشته در ملوان اوج گرفتم. در 23 مسابقه حضور داشتم که برخی از آن ها را به عنوان بازیکن تعویضی به میدان رفتم اما با این وجود موفق به زدن 11 گل شدم و سال بسیار خوبی را سپری کردم.

چه چیزی باعث اوج گیری و تکامل فوتبالت در بازگشت دوباره به ملوان شد؟
بدون شک دراگان اسکوچیچ عامل اصلی این موضوع بود. اسکوچیچ از نظر روانی خیلی به من کمک کرد و باعث شد اعتماد به نفس خوبی داشته باشم و راحت بازی کنم.

آیا اسکوچیچ فقط در زمینه مسائل روحی و روانی خوب کار می کرد؟
نه، اسکوچیچ از نظر فنی هم عالی بود. هیچ وقت تمرین تکراری نداشتیم و اکثر بچه ها در دوره حضور این مربی از نظر فنی رشد کردند اما خصوصیت اصلی اسکوچیچ شخصیت او بود. او بازیکنان را مجذوب خود می کرد و با همه بچه ها رفیق بود اما اجازه نمی داد هیچ بازیکنی در کارش دخالت کند.

اسکوچیچ چه تغییری در تفکرات فنی مهدی دغاغله ایجاد کرد که باعث شد سال گذشته متفاوت تر از همیشه باشی؟
وقتی اسکوچیچ به ملوان آمد، پس از چند جلسه تمرین به من گفت که به درد بازی در کناره های زمین نمی خورم و باید نوک حمله بازی کنم. من قبول نمی کردم چون سال ها به عنوان مهاجم کناری بازی کرده بودم و در کناره های زمین راحت بودم. کار ما بالا گرفت و اوایل فصل در خیلی از مسابقات بازیکن نیمکت نشین و تعویضی بودم. در نهایت مجبور شدم آن چه اسکوچیچ روی آن تأکید داشت را بپذیرم و به عنوان نوک حمله برای ملوان بازی کنم. ای کاش زودتر قبول می کردم!

چرا؟
چون بازی ام متحول شد. راحت تر در موقعیت گلزنی قرار می گرفتم. فصل خیلی خوبی داشتم. 11 گل زدم و تبدیل به بهترین بازیکن ملوان شدم. همه این ها را مدیون اسکوچیچ هستم.

بعد از اینکه در نوک حمله خوش درخشیدی، با اسکوچیچ درباره اختلاف نظر ابتدای فصل صحبت نکردید؟
چرا اتفاقاً اسکوچیچ مرتب به من یادآوری می کرد و می گفت یادت باشد که باید در نوک حمله بازی کنی، چرا که تو می توانی در زمین پادشاه باشی. اسکوچیچ مرتب خطاب به من از واژه «کینگ» استفاده می کرد و می گفت تو در نوک حمله پادشاه هستی.

حتماً نظرت اینست که دراگان اسکوچیچ بیشترین تأثیر را در فوتبالت داشته است؟
بله، همین طور است. من امسال که نتوانسته ام زیاد بازی کنم و اگر بخواهم از بین همه مربیانی که تا قبل از حضورم در پرسپولیس با آن ها کار کرده بودم، یک نفر را به عنوان بهترین مربی انتخاب کنم، اسکوچیچ را انتخاب می کنم. او هم از نظر فنی و هم از نظر شخصیتی تأثیرگذار است. اسکوچیچ تیمش را طوری متحد می کند که وقتی یک بازیکن تیم اسکوچیچ در زمین دریبل می خورد، بقیه بازیکنان تیمش دوست دارند با استوک توی شکم بازیکن تیم مقابل بروند که چرا همبازی آن ها را دریبل کرده است.

با این اوصاف نتیجه می گیریم که تمایل داری دوباره با اسکوچیچ همکاری کنی؟
من فعلاً بازیکن پرسپولیس هستم و در اینجا هیچ مشکل خاصی ندارم. اگر موقعیت فراهم باشد، دوست دارم در سال های آینده باز هم با دراگان اسکوچیچ کار کنم.

وقتی با پرسپولیس قرارداد بستی، اسکوچیچ هنوز به فولاد نیامده بود. اگر او زودتر سرمربی فولاد می شد و به شما پیشنهاد حضور در فولاد را می داد، آن را قبول می کردی؟
ممکن بود قبول کنم. به هر حال پرسپولیس هنوز به من پیشنهاد نداده بود و به عنوان بازیکن آزاد می توانستم تیمم را انتخاب کنم. فولاد تیم زادگاهم است و سال قبل قهرمان ایران شده بود. در هر صورت آن موقع نه اسکوچیچ به فولاد رفته بود و نه من از پرسپولیس پیشنهادی داشتم.

مهدی دغاغله: فوتبالیست ها دزد نیستند/در بازار دست فروشی می کردم/به من هم پیشنهاد کارت معافیت دادند/ اسکوچیچ به من می گفت پادشاه/حسرت سقوط استقلال اهواز را می خورم

در صحبت هایت به همدل بودن تیم تحت مربی گری اسکوچیچ اشاره کردی و اینکه بازیکنان تیم را با هم متحد می کند. آیا خلاف این موضوع را در دیگر تیم هایی که بازی کرده ای به چشم دیده ای؟ منظورم تیمی است که اعضای آن متحد و همدل نباشند؟
بله. نمونه بارز همدل نبودن تیم را در استقلال اهواز دیدم که در نهایت به لیگ دسته اول سقوط کرد. آن تیم با بازیکنان خوبی که داشت نباید سقوط می کرد و به این روز می افتاد.

به مورد خوبی اشاره کردی. چرا تیمی که بازیکنان خوب و متعصبی داشت در آن سال سقوط کرد؟
من در استقلال اهواز بزرگ شدم. نزدیک 10 سال در این باشگاه بودم. یک سری مسائل را نمی شود گفت. من اعتقاد دارم که استقلال اهواز اسیر مشکلات خودش شد. تیم از درون ضربه خورد. یک سری اختلافات باعث شد استقلال دچار چنین وضعیتی شود.

منظورت از ضربه خوردن از درون تیم چیست؟ آن مشکلات ناشی از عملکرد مدیریت باشگاه بود یا کادر فنی و یا بازیکنان؟
من خیلی نمی خواهم وارد بحث مدیریت باشگاه شوم. مشکلات مالی که قطعاً در سقوط تیم تأثیر داشت ولی استقلال اهواز از درون تیم ضربه خورد و سقوط کرد.

اجازه بده واضح تر بپرسیم که آیا منظورت از ضربات درون تیم، اختلاف بین بازیکنان و سرمربی وقت تیم بود؟ مثلاً بازیکنان بخاطر اختلاف با مربی کم کاری کردند؟
نه، نه، نه. منظورم این نیست. ببینید آن سال تیم دچار چند دستگی شد و هیچ کس نمی توانست بازیکنان و مربیان و مسئولان استقلال اهواز را تبدیل به تیمی یکپارچه کند. استقلال اهواز مشکل مالی داشت. طاقت بازیکنان تمام شده بود. هیچ کس با اعصاب راحت تمرین نمی کرد. بچه ها می گفتند دیگر تحمل نداریم، چه ببریم، چه ببازیم، برای هیچ کس مهم نیست و نمی توانیم به پول قراردادهایمان برسیم.

نقش مربیان در این میان چه بود؟ ملوان هم مشکلات مالی داشت اما مردی مثل اسکوچیچ توانست تیم را جمع کند. نظرت چیست؟
 وضعیت استقلال اهواز فرق داشت. شرایط روحی و روانی بچه ها خیلی بد بود و مربیان نمی توانستند کاری کنند چون مشکلات مالی روی رفتار و برخورد بازیکنان تأثیر منفی زیادی گذاشته بود. حرمت ها کمرنگ شده بود. کسی به حرف دیگری توجه نمی کرد. چطور بگویم، هر کسی ساز خودش را می زد و برایش مهم نبود چه اتفاقی می خواهد بیفتد. مجموعه ای از بازیکنان خوب را در اختیار داشتیم که با هم متحد نبودند و «یک تیم» نبودند.

شما که متوجه این رفتارها بودید، چرا اعتراضی به سایر بازیکنان و مربیان تیم نمی کردید؟
ببینید، من و امیر شرفی و محمد کوتی بازیکنان جوان استقلال اهواز بودیم. ما خیلی چیزها را می دیدیم و می شنیدیم اما نمی توانستیم حرفی بزنیم چون کسی به حرف ما اهمیت نمی داد. واقعاً وضعیت بدی بر تیم حاکم بود و ما اگر می خواستیم اعتراضی کنیم بلافاصله باید وسایل خود را جمع می کردیم و از استقلال اهواز می رفتیم.

مهدی دغاغله: فوتبالیست ها دزد نیستند/در بازار دست فروشی می کردم/به من هم پیشنهاد کارت معافیت دادند/ اسکوچیچ به من می گفت پادشاه/حسرت سقوط استقلال اهواز را می خورم

و اکنون حسرت سقوط آن تیم را می خوری؟
بله، چون من نزدیک به 10 سال در استقلال اهواز بودم. در همین تعطیلات رفتم استادیوم بازی استقلال اهواز و آلومینیوم را دیدم. تیم آلومینیوم پنج بازیکن اهوازی در ترکیب داشت. نمی دانم چرا در خوزستان به بازیکنان بومی بهای زیادی داده نمی شود اما اگر همین بازیکنان بروند خارج از استان بازی کنند، ایتجا همه می گویند فلانی استان خودش را ول کرده و رفته برای غریبه ها بازی کند. این در حالیست که اکثر باشگاه های خوزستانی تمایلی به حضور بازیکنان بومی ندارند.

ولی مسئولان برخی باشگاه های خوزستانی در پاسخ به این انتقاد می گویند که فوتبال خوزستان مثل سابق معدن استعداد نیست و بازیکنان مستعد در سنین پایه ای کمتر شده اند. شما موافق این نظریه نیستی؟
خیر، موافق نیستم. به نظر من استعدادهای فوتبال خوزستان نسبت به 10 سال قبل که خودم نوجوان بودم، نه تنها کمتر نشده بلکه ممکن است بیشتر شده باشد. در همین چند روز که اهواز بودم به چند زمین محلاتی سر زدم و بازیکنان مستعدی را دیدم که مطمئنم می توانند جای پیشرفت زیادی داشته باشند.

اگر تعداد بازیکنان مستعد بیشتر شده، چه مشکلی وجود دارد که این استعدادها اغلب رشد نمی کنند؟
به نظر من فوتبال خوزستان مشکل استعداد ندارد، بلکه مشکل استعدادیاب دارد. الان باشگاه های خوزستانی را ببینید، هر ساله یک تست فنی دو روزه برگزار می کنند و می گویند هر کس سابقه بازی باشگاهی دارد بیاید در این تست ها شرکت کند. به نظر شما چه کسانی می آیند؟ بازیکنانی می آیند که یا منازل آن ها نزدیک به زمین محل تست گیری آن باشگاه باشد یا وضعیت مالی خانواده آن ها خوب است یا از سایر استان ها به خوزستان می آیند. بچه های مستعد خوزستانی اکثراً از خانواده های فقیر و مناطق حاشیه ای اهواز یا شهرهای اطراف هستند و به دلیل مشکل مالی نمی توانند در محل تست تیم ها حاضر شوند تا مورد ارزیابی قرار بگیرند. باشگاه ها اگر راست می گویند این استعدادیاب های خود را به محلات محروم اهواز بفرستند تا ببینند چقدر بازیکن خوب و مستعد وجود دارد.

شما که از حضور بازیکنان خوزستانی در تیم های این استان دفاع می کنید، چرا خودتان بیرون از خوزستان بازی می کنید؟
قبلاً که گفتم متأسفانه در خیلی از باشگاه های استان به بازیکنان بومی بهاء نمی دهند. زمانی که من و برادرم در خوزستان بازی می کردیم، کسی به ما اهمیت نمی داد اما وقتی رفتیم بیرون از استان مورد توجه قرار گرفتیم. به هر حال فکر می کنم اگر باشگاه های ما به بچه های بومی میدان بیشتری بدهند، این بچه ها هم دوست دارند که در خوزستان بازی کنند.

چند بار از برادر دوقلویت اسم بردی. شما پس از سال ها زندگی و بازی کنار یکدیگر از هم جدا شده اید، آیا این جدایی سخت نیست؟
مطمئناً خیلی سخت است. به هر حال ما از بدو تولد کنار هم بودیم و وابستگی عاطفی شدیدی داریم. ما همیشه سعی می کردیم در تیم های باشگاهی نیز با هم باشیم اما امسال من آمدم پرسپولیس و هادی رفته شهرداری بندرعباس و خیلی دلم برایش تنگ می شود.

و به نظر می رسد که چهره هایتان بیشتر از قبل به یکدیگر شبیه شده اند؟
بله. هر چه بزرگ تر می شویم، بیشتر به هم شباهت پیدا می کنیم. حالا حتی پدر و مادرمان هم گاهی اوقات ما را با هم اشتباه می گیرند.

انشالله هر جا هستید موفق باشید. سئوالات ما که تمام شدند، اگر شما حرف خاصی دارید، آماده شنیدن هستیم.
حرف خاصی ندارم، فقط می خواستم از شما تشکر کنم که با راه اندازی سایت خبری ورزش خوزستان فعالیت بچه های ورزشکار استان را پوشش می دهید. جا دارد همین جا از همه زحماتی که پدر و مادر و مربیانم برایم کشیده اند تشکر کنم و به هواداران پرسپولیس قول می دهم که انشالله بتوانم انتظارات آن ها را برآورده کنم.


مهدی دغاغله: فوتبالیست ها دزد نیستند/در بازار دست فروشی می کردم/به من هم پیشنهاد کارت معافیت دادند/ اسکوچیچ به من می گفت پادشاه/حسرت سقوط استقلال اهواز را می خورم


پیامک :5000291247
نظرات بینندگان
تعداد نظرات: ۱۰
Amin
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۳۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
1
7
اي كاش شرايطي فراهم بشه كه بازيكناي خوزستاني بيان تيماي خوزستاني بازي كنن و اي ماش فولاد ميرفت دنبال مهدي دغاغله بجاي محمد قاضي
سامان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
1
6
درود بر مهدي دغاغله عزيز كه واقعيت ها رو درباره فوتبال استان گفت
امین ساعدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۰
1
7
مصاحبه تون با مهدی دغاغله عالی بود خواهشا همیشه ازاین مصاحبه ها بابازیکنای متعصب خوزستانی نظیر دغاغله که حرفای دلسوزانه میزنن انجام بدین
ممنونم
توفیق
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۰
1
8
جالب بود خسته نباشید امیدوارم از این معدن استعداد تیمای خوزستانی بیشتر استخراج کنن.
شهرام اهواز
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۱۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
1
6
دغاغله بازيکن خوبی هست
بهنام خورسندی
|
United States of America
|
۱۹:۱۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
1
3
کاش دغاغله از ملوان نمی رفت.
سیامک کوروشی،امیرحسین فشنگچی،مهدی دغاغله و شاهین ثاقبی 4 بازیکنی بودن که پارسال داشتن تو ملوان به معنای واقعی پادشاهی و آقایی میکردن،در کنار مدیریت قوی حاج صادق خان درودگر و دراگان اسکوچیچ جنتلمن.
اما امسال هر 4 بازیکن بشدت افت کردن،و ملوانم که حال و روزش کاملا معلومه.!!!!!!
مدیریت بی کفایت سیروس محجوب و عوامل بی سوادی که باعث شدن ملوان پارسال به ملوان امسال تبدیل بشه.!!!!!!
امیدوارم دغاغله دوباره بیاد ملوان چون هر 2 باری که دغاغله تو ملوان بود،بهترین دوران بازیگریشو تجربه کرد و ما هم از بازی هاش سود بردیم.
به امید موفقیت دراگان عزیز و حاج صادق درودگر و تیم خوب فولاد خوزستان و رها شدن ملوان از دست عوامل بی سوادی همچون سیروس محجوب
بهنام خورسندی
|
United States of America
|
۱۹:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
1
5
کاش دغاغله از ملوان نمی رفت.
سیامک کوروشی،امیرحسین فشنگچی،مهدی دغاغله و شاهین ثاقبی 4 بازیکنی بودن که پارسال داشتن تو ملوان به معنای واقعی پادشاهی و آقایی میکردن،در کنار مدیریت قوی حاج صادق خان درودگر و دراگان اسکوچیچ جنتلمن.
اما امسال هر 4 بازیکن بشدت افت کردن،و ملوانم که حال و روزش کاملا معلومه.!!!!!!
مدیریت بی کفایت سیروس محجوب و عوامل بی سوادی که باعث شدن ملوان پارسال به ملوان امسال تبدیل بشه.!!!!!!
امیدوارم دغاغله دوباره بیاد ملوان چون هر 2 باری که دغاغله تو ملوان بود،بهترین دوران بازیگریشو تجربه کرد و ما هم از بازی هاش سود بردیم.
به امید موفقیت دراگان عزیز و حاج صادق درودگر و تیم خوب فولاد خوزستان و رها شدن ملوان از دست عوامل بی سوادی همچون سیروس محجوب
shahab
|
Netherlands
|
۲۰:۱۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
1
3
mehdi bargard malava
مصطفی کوتی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۵
1
2
درود بر مهدی دغاغله بازیکن خیلی خوبی هست
غزال
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۰
1
1
مهدی فامیلمه
براش ارزوی موفقیت می‌کنم.
  • پربیننده ترین ها
  • پربحث ترین ها