به سایت خبری ورزش خوزستان خوش آمدید

      
پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ April 2024 25
کد خبر: ۸۰۹
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۳ - ۰۳:۵۵
تعداد نظرات: ۳ نظر

مهدی دغاغله (بخش دوم): اسکوچیچ به من می گفت پادشاه/حسرت استقلال اهواز را می خورم/فولاد تیم زادگاهم است

وارث پیراهن شماره 8 علی کریمی خیلی بدشانس بود که در همان ابتدای ورودش به پرسپولیس با یک مصدومیت طولانی مدت مواجه شد.

مهدی دغاغله حالا با پشت سر گذاشتن دوری 4 ماهه از میادین فوتبال، به هواداران پرسپولیس وعده می دهد که در نیم فصل دوم منتظر مهدی دغاغله جدیدی باشند. مهاجم خوزستانی  پرسپولیس در آخرین روز تعطیلات میان فصل و قبل از بازگشت به تهران، مهمان خوزستان اسپورت بود و به سئوالات زیادی پاسخ داد.

دغاغله از روزهای سخت نوجوانی، دست فروشی در بازار، دیدگاه منفی مردم نسبت به فوتبال، پیشنهاد دریافت کارت معافیت، مشکلات زندگی در تهران، دلایل سقوط استقلال اهواز به لیگ یک و مظلومیت بازیکنان مستعد خوزستانی صحبت کرد.

بخش دوم مصاحبه تفصیلی مهدی دغاغله با خوزستان اسپورت را می خوانید.

از بازگشت به انزلی صحبت کن. تابستان 92 که دوباره به ملوان رفتی، تولد دوباره ای در فوتبال داشتی.

بله، خدا راشکر سال گذشته در ملوان اوج گرفتم. در 23 مسابقه حضور داشتم که برخی از آن ها را به عنوان بازیکن تعویضی به میدان رفتم اما با این وجود موفق به زدن 11 گل شدم و سال بسیار خوبی را سپری کردم.

چه چیزی باعث اوج گیری و تکامل فوتبالت در بازگشت دوباره به ملوان شد؟
بدون شک دراگان اسکوچیچ عامل اصلی این موضوع بود. اسکوچیچ از نظر روانی خیلی به من کمک کرد و باعث شد اعتماد به نفس خوبی داشته باشم و راحت بازی کنم.

آیا اسکوچیچ فقط در زمینه مسائل روحی و روانی خوب کار می کرد؟
نه، اسکوچیچ از نظر فنی هم عالی بود. هیچ وقت تمرین تکراری نداشتیم و اکثر بچه ها در دوره حضور این مربی از نظر فنی رشد کردند اما خصوصیت اصلی اسکوچیچ شخصیت او بود. او بازیکنان را مجذوب خود می کرد و با همه بچه ها رفیق بود اما اجازه نمی داد هیچ بازیکنی در کارش دخالت کند.

اسکوچیچ چه تغییری در تفکرات فنی مهدی دغاغله ایجاد کرد که باعث شد سال گذشته متفاوت تر از همیشه باشی؟

وقتی اسکوچیچ به ملوان آمد، پس از چند جلسه تمرین به من گفت که به درد بازی در کناره های زمین نمی خورم و باید نوک حمله بازی کنم. من قبول نمی کردم چون سال ها به عنوان مهاجم کناری بازی کرده بودم و در کناره های زمین راحت بودم. کار ما بالا گرفت و اوایل فصل در خیلی از مسابقات بازیکن نیمکت نشین و تعویضی بودم. در نهایت مجبور شدم آن چه اسکوچیچ روی آن تأکید داشت را بپذیرم و به عنوان نوک حمله برای ملوان بازی کنم. ای کاش زودتر قبول می کردم!

چرا؟
چون بازی ام متحول شد. راحت تر در موقعیت گلزنی قرار می گرفتم. فصل خیلی خوبی داشتم. 11 گل زدم و تبدیل به بهترین بازیکن ملوان شدم. همه این ها را مدیون اسکوچیچ هستم.

بعد از اینکه در نوک حمله خوش درخشیدی، با اسکوچیچ درباره اختلاف نظر ابتدای فصل صحبت نکردید؟
چرا اتفاقاً اسکوچیچ مرتب به من یادآوری می کرد و می گفت یادت باشد که باید در نوک حمله بازی کنی، چرا که تو می توانی در زمین پادشاه باشی. اسکوچیچ مرتب خطاب به من از واژه «کینگ» استفاده می کرد و می گفت تو در نوک حمله پادشاه هستی.

حتماً نظرت اینست که دراگان اسکوچیچ بیشترین تأثیر را در فوتبالت داشته است؟
بله، همین طور است. من امسال که نتوانسته ام زیاد بازی کنم و اگر بخواهم از بین همه مربیانی که تا قبل از حضورم در پرسپولیس با آن ها کار کرده بودم، یک نفر را به عنوان بهترین مربی انتخاب کنم، اسکوچیچ را انتخاب می کنم. او هم از نظر فنی و هم از نظر شخصیتی تأثیرگذار است. اسکوچیچ تیمش را طوری متحد می کند که وقتی یک بازیکن تیم اسکوچیچ در زمین دریبل می خورد، بقیه بازیکنان تیمش دوست دارند با استوک توی شکم بازیکن تیم مقابل بروند که چرا همبازی آن ها را دریبل کرده است.

با این اوصاف نتیجه می گیریم که تمایل داری دوباره با اسکوچیچ همکاری کنی؟
من فعلاً بازیکن پرسپولیس هستم و در اینجا هیچ مشکل خاصی ندارم. اگر موقعیت فراهم باشد، دوست دارم در سال های آینده باز هم با دراگان اسکوچیچ کار کنم.

وقتی با پرسپولیس قرارداد بستی، اسکوچیچ هنوز به فولاد نیامده بود. اگر او زودتر سرمربی فولاد می شد و به شما پیشنهاد حضور در فولاد را می داد، آن را قبول می کردی؟
ممکن بود قبول کنم. به هر حال پرسپولیس هنوز به من پیشنهاد نداده بود و به عنوان بازیکن آزاد می توانستم تیمم را انتخاب کنم. فولاد تیم زادگاهم است و سال قبل قهرمان ایران شده بود. در هر صورت آن موقع نه اسکوچیچ به فولاد رفته بود و نه من از پرسپولیس پیشنهادی داشتم.

در صحبت هایت به همدل بودن تیم تحت مربی گری اسکوچیچ اشاره کردی و اینکه بازیکنان تیم را با هم متحد می کند. آیا خلاف این موضوع را در دیگر تیم هایی که بازی کرده ای به چشم دیده ای؟ منظورم تیمی است که اعضای آن متحد و همدل نباشند؟
بله. نمونه بارز همدل نبودن تیم را در استقلال اهواز دیدم که در نهایت به لیگ دسته اول سقوط کرد. آن تیم با بازیکنان خوبی که داشت نباید سقوط می کرد و به این روز می افتاد.

به مورد خوبی اشاره کردی. چرا تیمی که بازیکنان خوب و متعصبی داشت در آن سال سقوط کرد؟
من در استقلال اهواز بزرگ شدم. نزدیک 10 سال در این باشگاه بودم. یک سری مسائل را نمی شود گفت. من اعتقاد دارم که استقلال اهواز اسیر مشکلات خودش شد. تیم از درون ضربه خورد. یک سری اختلافات باعث شد استقلال دچار چنین وضعیتی شود.

منظورت از ضربه خوردن از درون تیم چیست؟ آن مشکلات ناشی از عملکرد مدیریت باشگاه بود یا کادر فنی و یا بازیکنان؟
من خیلی نمی خواهم وارد بحث مدیریت باشگاه شوم. مشکلات مالی که قطعاً در سقوط تیم تأثیر داشت ولی استقلال اهواز از درون تیم ضربه خورد و سقوط کرد.

بگذارید واضح تر بپرسیم که آیا منظورت از ضربات درون تیم، اختلاف بین بازیکنان و سرمربی وقت تیم بود؟ مثلاً بازیکنان بخاطر اختلاف با مربی کم کاری کردند؟
نه، نه، نه. منظورم این نیست. ببینید آن سال تیم دچار چند دستگی شد و هیچ کس نمی توانست بازیکنان و مربیان و مسئولان استقلال اهواز را تبدیل به تیمی یکپارچه کند. استقلال اهواز مشکل مالی داشت. طاقت بازیکنان تمام شده بود. هیچ کس با اعصاب راحت تمرین نمی کرد. بچه ها می گفتند دیگر تحمل نداریم، چه ببریم، چه ببازیم، برای هیچ کس مهم نیست و نمی توانیم به پول قراردادهایمان برسیم.

نقش مربیان در این میان چه بود؟ ملوان هم مشکلات مالی داشت اما مردی مثل اسکوچیچ توانست تیم را جمع کند. نظرت چیست؟
 وضعیت استقلال اهواز فرق داشت. شرایط روحی و روانی بچه ها خیلی بد بود و مربیان نمی توانستند کاری کنند چون مشکلات مالی روی رفتار و برخورد بازیکنان تأثیر منفی زیادی گذاشته بود. حرمت ها کمرنگ شده بود. کسی به حرف دیگری توجه نمی کرد. چطور بگویم، هر کسی ساز خودش را می زد و برایش مهم نبود چه اتفاقی می خواهد بیفتد. مجموعه ای از بازیکنان خوب را در اختیار داشتیم که با هم متحد نبودند و «یک تیم» نبودند.

شما که متوجه این رفتارها بودید، چرا اعتراضی به سایر بازیکنان و مربیان تیم نمی کردید؟
ببینید، من و امیر شرفی و محمد کوتی بازیکنان جوان استقلال اهواز بودیم. ما خیلی چیزها را می دیدیم و می شنیدیم اما نمی توانستیم حرفی بزنیم چون کسی به حرف ما اهمیت نمی داد. واقعاً وضعیت بدی بر تیم حاکم بود و ما اگر می خواستیم اعتراضی کنیم بلافاصله باید وسایل خود را جمع می کردیم و از استقلال اهواز می رفتیم.

و اکنون حسرت سقوط آن تیم را می خوری؟
بله، چون من نزدیک به 10 سال در استقلال اهواز بودم. در همین تعطیلات رفتم استادیوم بازی استقلال اهواز و آلومینیوم را دیدم. تیم آلومینیوم پنج بازیکن اهوازی در ترکیب داشت. نمی دانم چرا در خوزستان به بازیکنان بومی بهای زیادی داده نمی شود اما اگر همین بازیکنان بروند خارج از استان بازی کنند، ایتجا همه می گویند فلانی استان خودش را ول کرده و رفته برای غریبه ها بازی کند. این در حالیست که اکثر باشگاه های خوزستانی تمایلی به حضور بازیکنان بومی ندارند.

ولی مسئولان برخی باشگاه های خوزستانی در پاسخ به این انتقاد می گویند که فوتبال خوزستان مثل سابق معدن استعداد نیست و بازیکنان مستعد در سنین پایه ای کمتر شده اند. شما موافق این نظریه نیستی؟

خیر، موافق نیستم. به نظر من استعدادهای فوتبال خوزستان نسبت به 10 سال قبل که خودم نوجوان بودم، نه تنها کمتر نشده بلکه ممکن است بیشتر شده باشد. در همین چند روز که اهواز بودم به چند زمین محلاتی سر زدم و بازیکنان مستعدی را دیدم که مطمئنم می توانند جای پیشرفت زیادی داشته باشند.

اگر تعداد بازیکنان مستعد بیشتر شده، چه مشکلی وجود دارد که این استعدادها اغلب رشد نمی کنند؟
به نظر من فوتبال خوزستان مشکل استعداد ندارد، بلکه مشکل استعدادیاب دارد. الان باشگاه های خوزستانی را ببینید، هر ساله یک تست فنی دو روزه برگزار می کنند و می گویند هر کس سابقه بازی باشگاهی دارد بیاید در این تست ها شرکت کند. به نظر شما چه کسانی می آیند؟ بازیکنانی می آیند که یا منازل آن ها نزدیک به زمین محل تست گیری آن باشگاه باشد یا وضعیت مالی خانواده آن ها خوب است یا از سایر استان ها به خوزستان می آیند. بچه های مستعد خوزستانی اکثراً از خانواده های فقیر و مناطق حاشیه ای اهواز یا شهرهای اطراف هستند و به دلیل مشکل مالی نمی توانند در محل تست تیم ها حاضر شوند تا مورد ارزیابی قرار بگیرند. باشگاه ها اگر راست می گویند این استعدادیاب های خود را به محلات محروم اهواز بفرستند تا ببینند چقدر بازیکن خوب و مستعد وجود دارد.

شما که از حضور بازیکنان خوزستانی در تیم های این استان دفاع می کنید، چرا خودتان بیرون از خوزستان بازی می کنید؟
قبلاً که گفتم متأسفانه در خیلی از باشگاه های استان به بازیکنان بومی بهاء نمی دهند. زمانی که من و برادرم در خوزستان بازی می کردیم، کسی به ما اهمیت نمی داد اما وقتی رفتیم بیرون از استان مورد توجه قرار گرفتیم. به هر حال فکر می کنم اگر باشگاه های ما به بچه های بومی میدان بیشتری بدهند، این بچه ها هم دوست دارند که در خوزستان بازی کنند.

چند بار از برادر دوقلویت اسم بردی. شما پس از سال ها زندگی و بازی کنار یکدیگر از هم جدا شده اید، آیا این جدایی سخت نیست؟
مطمئناً خیلی سخت است. به هر حال ما از بدو تولد کنار هم بودیم و وابستگی عاطفی شدیدی داریم. ما همیشه سعی می کردیم در تیم های باشگاهی نیز با هم باشیم اما امسال من آمدم پرسپولیس و هادی رفته شهرداری بندرعباس و خیلی دلم برایش تنگ می شود.

و به نظر می رسد که چهره هایتان بیشتر از قبل به یکدیگر شبیه شده اند؟
بله. هر چه بزرگ تر می شویم، بیشتر به هم شباهت پیدا می کنیم. حالا حتی پدر و مادرمان هم گاهی اوقات ما را با هم اشتباه می گیرند.

انشالله هر جا هستید موفق باشید. سئوالات ما که تمام شدند، اگر شما حرف خاصی دارید، آماده شنیدن هستیم.
حرف خاصی ندارم، فقط می خواستم از شما تشکر کنم که با راه اندازی سایت خبری ورزش خوزستان فعالیت بچه های ورزشکار استان را پوشش می دهید. جا دارد همین جا از همه زحماتی که پدر و مادر و مربیانم برایم کشیده اند تشکر کنم و به هواداران پرسپولیس قول می دهم که انشالله بتوانم انتظارات آن ها را برآورده کنم.


برای دیدن بخش اول مصاحبه مهدی دغاغله با خوزستان اسپورت  اینجا  کلیک کنید.



پیامک :5000291247
نظرات بینندگان
تعداد نظرات: ۳
امیر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
0
1
مصاحبه خیلی جذابی بود.با تشکر از شما و به امید موفقیت صنعت نفت در صعود به لیگ برتر
خوزستانی
|
United States of America
|
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
0
1
ممنون
سجاد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
0
0
عالی بود لطفاً با بقیه بازیکنای مطرح خوزستانی هم از این مصاحبه ها انجام بدین با تشکر
  • پربیننده ترین ها
  • پربحث ترین ها