جعفر برزگر
در فوتبال ما و شاید هم جهان فوتبال بحث قراردادها بیشتر از آنکه در خصوص مربیان جلب توجه کند درباره بازیکنان مهم بوده و بعضا به سوژههای جالبی هم تبدیل میشود. البته طبیعی هم به نظر میرسد چون تعداد بازیکنان خیلی بیشتر از مربیان است و در میان آنها چهرههای مطرح و ملیپوش هم مبالغ قراردادشان بهتر میشود. اما واقعا پروسه جذب مربی برای یک تیم چگونه است؟ آیا اول مربی مورد نظر انتخاب و پس از آن سیاستگذاریها مشخص میشود یا اینکه ابتدا سیاست باشگاه معین بوده و بر اساس آن با گزینههایی که بتوانند در مسیر سیاست باشگاه حرکت کنند مذاکره میشود؟
حالا با در نظر گرفتن هر کدام از این دو احتمال که ظاهرا دومی منطقیتر است این سوال پیش میآید که پول در نظر گرفته شده برای آن مربی با این سیاست همخوانی دارد؟ اصلا مبلغ قرارداد فلان مربی برای سقوط نکردن و ماندن به همان اندازه تواناییها و کارآییشان هست؟ به قول معروف همانقدر که پول میدهند آش میخورند؟
البته از آنجا که هیچ دو مسابقه فوتبالی در دنیا شبیه هم نبوده و نخواهد بود از مربیان هم نمیتوان انتظار داشت که حتما به آنچه مد نظر باشگاه است دست پیدا کنند اما این توقع هم وجود دارد که نتایج آنها حداقل به سیاست باشگاه و پولی باشد که دریافت میکنند. جدول زیر میزان مبلغ قرارداد سرمربیان (تاکید میکنیم فقط سرمربیان) لیگ شانزدهم را بر اساس آنچه در سایت سازمان لیگ آمده نشان میدهد.
عملکرد 7 مربی میلیاردیدر لیگ شانزدهم هفت مربی قراردادشان بیشتر از یک میلیارد تومان بود که اکثرشان هم در گروه مدعیان قرار داشتند. برانکو ایوانکوویچ با قراردادی بالای دو میلیارد تومان گرانترین سرمربی لیگ شانزدهم بود. این کروات در نهایت هم جام قهرمانی را برای پرسپولیس به ارمغان آورد و در لیگ قهرمانان آسیا هم به جمع هشت تیم برتر آسیا راه یافته است. کارنامه برانکو در کنار فوتبال بسیار خوبی که تیمش ارائه میدهد قابل دفاع است.
علیرضا منصوریان سرمربی یک میلیاردی است که هیچ جامی را برای هواداران استقلال نیاورد و از دستاوردهایش باید پیروزی در شهرآورد برگشت، جوانگرایی (که بعضیها اعتقاد دارند توفیق اجباری بود) و کسب سهمیه آسیایی نام برد. البته قرار گرفتن در فاصله 9 امتیازی با پرسپولیس و شکست سنگین 6 بر یک مقابل العین هم جزو نقاط تاریک کارنامه این مربی است.
اما یحیی گلمحمدی که با ذوبآهن قهرمان جام حذفی شده بود قراردادش را برای فصل شانزدهم به مبلغ یک میلیارد و 370 میلیون تومان تمدید کرد. گلمحمدی شاید فکرش را هم نمیکرد که پس از شش هفته با استعفایش موافقت شود. او تیم را چهاردهم تحویل مجتبی حسینی داد که مبلغ قراردادش 500 میلیون تومان بود. حالا اینکه گلمحمدی چقدر از ذوبآهن گرفته و فسخ کرده و اینکه آیا اصلا طلبی دارد یا نه را خودشان میدانند اما سوال اینجاست که از این مبلغ یک میلیارد و 870 میلیون (مجموع مبلغ دو مربی) چقدر باشگاه ذوبآهن به آنها پرداخت کرده است؟ تیمی که نه جام گرفت نه سهمیه آسیایی.
امیر قلعهنویی مثل چند سال اخیر باز هم دستش از جام کوتاه ماند. مبلغ قرارداد او با تراکتورسازی به ارزش 5/1 میلیارد تومان بود. شاید اگر او در فینال جام حذفی برنده میشد قضیه فرق میکرد اما باخت. تیم تبریزی حالا سهمیه آسیایی دارد و باید از قلعهنویی پرسید چند درصد از این مبلغ را دریافت کرده است. او برای فصل بعد جایش را به یحیی گلمحمدی داد.
عبدا... ویسی که به عنوان سرمربی قهرمان از استقلال خوزستان به سپاهان رفت تا به آرزوی دیرینهاش برسد اما در فوتبال نتیجهگرا و بخصوص تیمی که هوادارش به قهرمانی عادت کرده اگر نتیجه نگیری باید بروی. اتفاقی که برای ویسی در پایان هفته بیست و چهارم افتاد و سپاهان را در جایگاه هفتم تحویل کرانچار داد. مبلغ قرارداد کرانچار هم بالای یک میلیارد است اما بدون شک این پول برای شش بازی نبود و به فصل هفدهم هم مربوط میشود.
علی دایی هم با نفت تهران قراردادی به ارزش 120/1 میلیارد تومان امضا کرد. تیمی که تا روز آخر درگیر مشکلات مالیاش بود و هنوز هم بازیکنانش طلبکارند. علی دایی اگر تمام پولش را گرفته یا اینکه درصدی از آن مانده باشد هیچ کس به جایگاه نهمی آنها ایرادی نمیگیرد چرا که مشکلات مالی زیادی داشتند و از همه مهمتر قهرمان جام حذفی شدند و یکی از دو جام فوتبال کشورمان را به دست آوردند.
آخرین سرمربی میلیاردی هم حسین فرکی بود که با سایپا قرارداد 250/1 میلیارد امضا کرد. به هر حال او دو قهرمانی را در کارنامه داشت و تا حدودی هم این عدد منطقی به نظر میرسید. اما فرکی هم نتوانست کارنامه خوبی از خود به جا بگذارد و برخلاف تصور خودش و سایپاییها در روز آخر مجوز بقای تیمش در لیگ برتر را تمدید کرد.
900 میلیون برای مربیان نفت آباداننادر دستنشان پس از صعود با نفت آبادان به لیگ برتر قراردادش را به مبلغ 600 میلیون تومان تمدید کرد. او شروع نسبتا خوبی داشت اما هر چه به پایان نیم فصل اول نزدیک شدیم نتایج او ضعیف تر شد و همین هم حکم به برکناریاش داد و فیروز کریمی با قراردادی 300 میلیونی به آبادان رفت و تیم را در لیگ نگه داشت. بدون شک دستنشان همه پولش را نگرفته چون یک نیم فصل بیشتر آنجا نبود.
خداداد مجانی و مرفاوی ارزانترینوقتی فرهاد کاظمی از سیاهجامگان رفت خداداد عزیزی ابتدا به عنوان مدیر فنی و پس از آن با سمت سرمربی روی نیمکت نشست. اما وقتی باشگاه به همه وعدههایش عمل نکرد و نتایج هم خیلی خوب نبود او بعد از بازی بیست و دوم رفت و فقط طی مصاحبهای مدعی شد که از باشگاه خواسته نامهای به او و مهدی هاشمینسب برای اداره مالیات با این مضمون که پولی دریافت نکردهاند را تحویلش دهند. با این شرایط باید او را تنها سرمربی مجانی لیگ شانزدهم دانست. بعد از او صمد مرفاوی با قراردادی 300 میلیونی ارزانترین سرمربی لیگ بود که در نهایت تیم او هم به لیگ یک سقوط کرد.
کاظمی تنها سرمربی دو تیمدر لیگ شانزدهم غیر از فرهاد کاظمی هر سرمربی دیگری که اخراج شد یا استعفا کرد شانس نشستن روی نیمکت تیم دیگری را به دست نیاورد. او که سیاه جامگان را در فصل پانزدهم در لیگ حفظ کرده بود با قرارداد 800 میلیون تومانی فعالیتش را ادامه داد اما پس از 9 بازی و در حالی که تیمش سیزدهم جدول بود با قراردادی 500 میلیونی به جای رسول خطیبی که قرارداد او نیز 500 میلیون تومان بود به ماشینسازی رفت. در واقع مسوولان این تیم یک میلیارد مبلغ قرارداد دو سرمربیشان بود که در نهایت هم منجر به سقوط تیمشان شد. اما از این یک میلیارد چند درصدش را به این دو نفر دادهاند؟
سوالهای بیپاسخیکی از مشکلات اصلی بیشتر تیمها که در صحبت با مربیان و بازیکنانشان به آن اشاره می شد بحث کیفیت پایین زمینهای محل بازی بود. اکثرا به استادیوم آزادی و یکی دو زمین دیگر به عنوان زمینهای خوب اشاره داشتند. چطور این همه پول برای فوتبال ما هزینه می شود اما بخشی از آن برای بازسازی چمن ورزشگاهها اختصاص نمییابد. اصلا چرا این همه پول برای بازیکنان و مربیان هزینه میشود تا آنها روی زمینهای کم کیفیت بازی کنند.
جدا از این بحث اصلی باید اشاره داشت که این مربیان چقدر به موضوع بازیکنسازی و معرفی پدیدهها پرداختهاند و اصلا چقدر از پول دریافتیشان صرف این موضوع شده است؟ سوالهای بسیاری وجود دارد که متاسفانه فقط برایشان پاسخهای کلیشهای میشنویم.
گفتیم این همه پول چون بر اساس آنچه در سایت سازمان لیگ آمده 17 میلیارد و 390 میلیون تومان مبلغ قراردادهای مربیان بوده که اگر یک میلیارد آن را برای فصل جدید کرانچار کنار بگذاریم بیش از 16 میلیارد هزینه شده است. البته درصدی از این پول به عنوان جریمه پرداخت نشده و درصدی هم به مطالبات بازیکنان اضافه شده است.